سرشت و سرنوشت خانه اردیبهشت اودلاجان
خانه کوچه آقا موسی، خانه پیاب/ تهرانیان/ خانه میرزا محمد ناظر
آشنایی نخستین
«خانه اردیبهشت اودلاجان» ترجمه امروزی خانهای قدیمی است در کوچه آقاموسی، پامنار، که در اسناد اداری شهرداری به نام «خانه کوچه آقاموسی» ثبت است و در معدود نوشتههای مربوط به «خانههای تهران» به «خانه پیاب» معروف است. به نام مالک آخر بنا قبل از تصاحب آن توسط شهرداری. این، خانهای است به مساحت عمومی 370 مترمربع، در بنبست اول کوچه آقاموسی، کوچه خلیلی مفرد پامنار تهران. این کوچه آخری، قبل از انقلاب، کوچه کلانتری نام داشت. قبلتر ها هم نامش کوچه امینالدوله بود.
کوچه آقاموسی در محدودهای از اودلاجان میانی از محله بزرگ اودلاجان قرار دارد که در نقشههای تاریخی، غرب آن محله دروازه شمیران (تقریبا، پامنار فعلی) و شرق آن محله سادات (تقریبا خیابان سیروس) است. در این محدوده، خانههای بزرگانی از حوزه تجارت و سیاست قرار داشت: باغ ملکالشعرا، عمارت امینالدوله، خانه معتمدالدوله، باغ شعاعالسلطنه، خانه میرزا شفیع، خانه وزیرمختار روس، خانه معزالدوله میرزا بهرام، خانه بیگربیگی، تکیه رضاقلیخان، خانه ایلخانی، خانه امین لشکر و چند خانه دیگر. نام امینالدوله از آن زمان بر کوچه اصلی این محله باقی بود تا زمان پهلوی دوم که به دلیل راهاندازی کلانتری در این کوچه، نام آن به کوچه کلانتری تغییر یافت. کوچه آقاموسی (در اصل: بنبست) در کوچه امینالدوله قرار داشت (و دارد). در مورد کوچه آقاموسی و هویت آقاموسی، مستندات متقن وجود ندارد، و بالاجبار به آنچه که در دسترس هست، اشاره خواهدشد. ضمن آنکه، در دورهای اسم این کوچه به «سرایدارباشی» تغییر میکند و دوباره به اسم قبلی برمیگردد و میشود کوچه آقاموسی.
در روایتی که در وبسایت «قندی، خاندان حاج محمدموسی تاجر طهرانی» آمده و همان اطلاعات را آقای احمد اعتمادفر در 1395 خورشیدی بازخوانی و تکمیل نموده، آقاموسی، احتمالا، از خاندان حاج محمدموسی تاجر است. خاندان حاج محمدموسی، اصالتا شیرازی است. پس از آنکه قزوین پایتخت اعلام شد، این خاندان به آن شهر کوچ میکند و با برآمدن حکومت آغامحمدخان قاجار و انتقال پایتخت به تهران، بساط خاندان در تهران گسترده میشود. «نام جد بزرگ خاندان؛ حاج محمد موسی معروف به «تاجر طهرانی» میباشد. حاج محمد موسی فرزند آقا علی است که آقا علی نیز فرزند حاج ابوالحسن میباشد.
از نام و نشان اسلاف مرحوم حاج ابوالحسن اطلاعاتی دردسترس نیست. اجداد حاج ابوالحسن در شیراز زندگی میکردند و به کار تجارت اشتغال داشتهاند. در زمان رونق تجاری قزوین و انتخاب این شهر بهعنوان پایتخت در اوایل سلطنت سلسله صفویه، جد حاج ابوالحسن از شیراز به قزوین مهاجرت مینماید. حاج ابوالحسن به واسطه اشتغال به شغل تجارت در قزوین، به «حاج ابو الحسن تاجر قزوینی» معروف شدهاست. بیش از دویست و سی سال پیش و در آغاز حکومت آغامحمد خان قاجار (همزمان که تهران به پایتختی انتخاب میشود)، حاج ابوالحسن به اتفاق خانواده به تهران مهاجرت مینماید.
فرزند وی، آقا علی در تهران متولد میشود و به کار تجارت میپردازد و به «آقا علی تاجر طهرانی» مشهور میگردد. آقا علی در تهران ازدواج مینماید و دارای فرزندانی میشود. یکی از پسران آقا علی تاجر طهرانی، محمدموسی نام داشتهاست. محمد موسی در تهران به دنیا آمده، رشد نموده و به کار تجارت مشغول میگردد و از این رو، به «حاج محمد موسی تاجر طهرانی» شهرت مییابد.
تاریخ تولد محمد موسی با استفاده از شواهد تاریخی، حدود سال ١٢٠۵ خورشیدی میباشد. تولد ایشان در اواخر زمان سلطنت فتحعلیشاه بودهاست. دوران کودکی وی همزمان با سلطنت فتحعلیشاه (١٢١٣ – ١١٧۶)، دوران نو جوانی او مصادف با سلطنت محمد شاه (١٢٢٧ – ١٢١٣) و جوانی، میانسالی و اواخر عمر وی همزمان با دوران ناصرالدین شاه قاجار (١٢٧۵– ١٢٢٧) بودهاست.
حدود ١٩٠ سال قبل، زمانیکه تعداد با سوادان کشور بسیار اندک بود، محمد موسی با سواد بود و بین آشنایان قبل از سفر به مکه، به «میرزا موسی» مشهور بود. حاج محمد موسی به تجارت داخلی و خارجی اشتغال داشت و از روسیه تزاری نفت برای روشنایی وارد مینمود. وی در زمان خود، از تجار بزرگ تهران بهشمار میآمد.»
روایتی که نقل شد، در حال حاضر، تنها روایت مکتوب از خاندانی است که به حاج موسی تاجر طهرانی معروف است. احتمال میرود (این فقط یک احتمال است) نام کوچه آقاموسی برگرفته از نام این تاجر بزرگ عصر ناصری باشد. هرچند در افواه اهالی محله، این روایت هم هست که آقاموسی یکی از آشپزهای دربار ناصرالدین شاه بودهاست که در این محله سکونت داشته. این گمان وقتی قوت مییابد که این کوچه، در دورهای محدود که نقشه عبدالغفار تهیه میشود، «سرایدارباشی» نام داشت. نهچندان بیربط با آشپزی و آشپزباشی.
آشنایی با خانه
این خانه در انتهای بنبست اول کوچه آقاموسی به طول حدود 25 متر با عرض 180 سانتیمتر قرار دارد. در سالهای ماضی بعید، بخشی از یک عمارت بزرگ یا خوشهای از خانههای بههم پیوسته بوده که در طول زمان تقسیم و تبدیل به خانه موجود شدهاست. مساحت کف خانه حدود 370 مترمربع است که حیاطی چهارگوش به مساحت عمومی یکصدو ده مترمربع دارد. گوشت بناها، در سه ضلع شمالی، شرقی و جنوبی بهصورت قطعههای منفصل و بدون اتصال در کنجها قرار دارد. شامل زیرزمین و همکف است. مجموع زیربنا، در دو تراز، حدود 450 مترمربع است.
این خانه تا سال 1384 در تصرف خانواده «پیاب» بود که از سال 1336، طبق اسناد مستند محضری، در آن سکونت داشتهاند. پس از آن خانه به تصرف و مالکیت شهرداری منطقه دوازده تهران درمیآید و بدون سکونت رها میشود. عدم سکونت در آن سبب تخریب مستمر میشود. به نقل از مالک قبلی بنا، قبل از استقرار آن خانواده در این بنا، خانواده «تهرانیان» به مدت حدود 70 سال در این خانه سکنی داشتهاست. بدینترتیب، حدود 130 سال از عمر اخیر بنا معلوم و قابل شناسایی است. قدیمتر از آن، مستند به نقشه دارالخلافه تهران عبدالغار است که در دوره ناصری تهیه شده و در آن، این پلاک با عنوان «خانه میرزا محمد ناظر» مشخص شده. اما در عملیات تکاندن بنا برای کشف سازه و فضاهای اصلی، شواهدی به دست آمده که نشان میدهد عمر و قدمت بنا به حدود نیمه اول سلسله قاجار، یا حتی به دوره زندیه برمیگردد. یکی از شواهد این ادعا آهکبریهای دیوارهای خزینه است که در زیر پوشش سیمان و گچ و دود مدفون بودند.
بنا در مدت بهرهبرداری، در دهههای ممتد گذشته، تغییراتی یافتهاست. تغییرات اساسی به تقسیم احتمالی بنای بزرگ اولیه به چند خانه است. آثار این تقسیم در بخش جنوبی کاملا هویدا است و تنبوشههای آبراههای سفالی مدفون در زیر خاک و تونلهای مسدودشده با تیغه آجر در زیرزمین بنا، نشانههای این تغییر نقشه و فضا است. علاوه بر این تغییر احتمالی اصلی، تغییراتی در دوره پهلوی دوم در این بنا صورت گرفته که به اختصار چنین است.
- تالار اصلی جداره شمالی بنا، تا قبل از زلزله بویینزهرا نمای پنجدری داشته. با ریختن جداره در آن زلزله، سه لت وسطی تبدیل به یک پنجره بزرگ یکپارچه میشود و هویت تازهای به بنا میدهد.
- آب انبار بنا نیمهپر با نخالههای ساختمانی، بهصورت کامل، مسدود میشود و نشانی از وجود آن در بنا وجود نداشت. در عملیات احیا و بازسازی، این آبانبار رونمایی و تبدیل به بخش خدماتی زیرزمین شرقی شد.
- جداره سنگی ورودی زیرزمین شرقی با پلاستر سیمان پوشیده میشود و حجاریهای سنگ از دیده پنهان میشود.
- حوض سنگی بیضیشکل حیاط تخریب و حوض سیمانی راستگوشه به جای آن ساخته میشود. احتمالا حوض قبلی دارای پاشویه سنگی و قاببندی با کاشی لعابی فیروزهای بوده.
- کف زمین حیاط از جنس آجر نظامی با ابعاد 40 در 40 سانتیمتر بوده که در دوره پهلوی با موزاییک و ملات دوغاب پوشیده میشود. بخشی از آجرهای کف در زیر این موزاییکها سالم مانده.
- در طول زمان، تکههایی از بنا در تصرف همسایه غربی و جنوبی درآمدهبود که در عملیات احیا و بازسازی مکشوف و برگرداندهشد. یک تکه از زیرزمین زیر دالان ورودی، تکه ای از کف آشپزخانه در زیر پاگرد پله پشت بام و تکهای از عمق دیوار جنوبی جداره جنوبی از این قبیل هستند.
- در دیوار جداره شمالی داخل تالار شمالی، گلنقشهای دستی هنرمندانهای وجود دارد که توسط مالک قبلی، در دهههای گذشته با پلاستر گچ پوشانده شدهبود.
در زمان تحویل بنا برای احیا و مرمت، کلیه سقفهای طبقه همکف تخریب و فروریختهبود و دو تکه از سقفهای زیرزمین نیز همینطور. زیرزمینها مملو از نخاله و آوار و آثار اتراق افراد آسیبپذیرفته بود. بیش از 60 کامیون نخاله و آوار از محوطه تخلیه شد. در اثر این پاکسازی و لایهبرداریهای بعدی، معلوم شد خانه دارای سامانه استحمام با دو خزینه آب گرم و سرد، گلخن، سامانه گرمایش زیرکف در حمام و تزیینات آهکبری در دیوارها است. کلیه این فضاها و تزیینات در زیر پوشش سیمان دیوارها و سقف و نخاله و آوار در کف پنهان بود. مالک قبلی نیز از وجود سامانه استحمام با این جزییات بیخبر بود. علاوه بر این سامانه، جزییاتی از فضابندیها و تزیینات در بخشهای مختلف بنا کشف شد که شناسنامه آن را کاملتر و دقیقتر مینماید.
ویژگیهای فضایی و معماری بنا:
در جریان تحویل بنا و پس از عملیات آواربرداری و نظافت محیطی، بخشی از فضاها رونمایی شد که قبلا نامکشوف بود. الان، میشود فضاهای خانه را به شرح زیر برشمرد.
- ورودی عمارت که شامل سردر با ارتفاع نه چندان بلند، و به عمق حدود یک متر از لبه کوچه، با رسمیبندی نیزهای گچی در زمینه آجرچینی حصیری ظریف و دقیق، که متاسفانه غبار زمان بر چهرهاش کاملا نمایان است و بهویژه آثار تخریبها و رفتارهای ساکنان دوران متروکیاش. در بازسازی و احیای سردر، بالاجبار بخشی از آثار تخریب باقی ماندهاست. در ورودی عمارت، در دو طرف، سکوی پیرنشین قرار دارد که به دلیل تخریب و شکستهشدن کامل آن، بهاجبار سنگ کف یک تکه تراورتن به جای سکوهای شکسته پیرنشین جایگزین شد.
- در زمان تحویل و شروع بازسازی و مرمت، هشتی نه سقف داشت و نه ریشهها و شالوده محسوس و قابل مشاهده. الان، هشتی عمارت بصورت نیمهشت نزدیک به هشتضلعی منتظم، با استناد به بقایای مدفون ریشه و شکل اصیل آن، بازسازی و با قوسهای نیزهای نزدیک به پنجوهفت پوشانده شدهاست. ساختار سقف، آجری چپیره و پوشش داخلی آن گچ و رنگ سفید است. آلتها و اعضای اصلی قوسها بهصورت آجر نمایان است.
- راهپله به پشت بام. از یکی از اضلاع هشتی، پلکانی به عرض مفید 80 و خیز 20 سانتیمتر، همکف را به پشت بام وصل میکند. ساختار این پلکان اسکلت فلزی و کف آن از چوب خالص است. در کمرگاه این پلکان، پاگرد خدماتی کوچکی هست که ارتباط پله با فضای خدماتی بالای سردر و اتاق نگهبانی بالای دالان را تامین میکند.
- پلکان و دالان گلخن خزینه. از فضای زیر پلکان پشتبام و با دسترسی از تالار اصلی همکف، پلهای است به سمت دالان زیرزمینی در منتها علیه شمالی بنا که معبری برای خدمات گلخن بوده. این دالان زیرزمینی، از دههها پیش، شاید از زمان سکونت خانواده تهرانیان، پوشیده شدهبود و در عملیات احیا و بازسازی رونمایی و ترمیم شد.
- دالان. هشتی با دالانی به طول 6 متر و عرض 110 سانتیمتر، به حیاط وصل میشود. کف این دالان و هشتی، در شکل اصلی خود، حدود 25 سانتیمتر پایینتر از کف موقع تحویل بود. با لایهبرداری مناسب، کف اصلی مشخص شد و بر مبنای آن ترازبندی دالان و فضاهای اطراف تعریف شد. سقف دالان، با قوس نرم پنجوهفت جناغی پوشانده شده. آجر عریان استفادهشده در سقف از آجرهای ریخته در محوطه است که احتمالا متعلق به دوره تعمیرات بعد از زلزله بوئین زهرا است.
- حیاط مرکزی. به شکل مربع، به مساحت عمومی 110 مترمربع، با سه جداره متعلق به خانه و جداره غربی به عنوان دیوار بین خانه و همسایه که از هر دو طرف فضای باز حیاط است. در شرایط موجود، حیاط دارای یک حوض کوچک مستطیلی است با پوشش سیمانی و رنگ آبی. باید حوض قدیم و اصیل آن را رونمایی و بازسازی کرد. به گفته مالک قبلی، حوض اصلی به شکل بیضی و تمامسنگ بوده. در آواربرداریها و عملیات ساختمانی، تکههایی از سنگ پاشویه حوض قدیمی پیدا شده. حیاط دارای باغچهبندی و درختان مثمر نارنج، خرمالو، انجیر و نارنگی است. درخت غیر مثمر عرعر هم در حیاط وجود دارد. نهال کوچک سیب هم که تازه کاشته شده جزو عناصر پوشش گیاهی حیاط است. از کنج شمالشرقی و جنوبشرقی، و نیز از میانه جداره جنوبی، حیاط با 5 پله به اتاقها و تالارهای همکف (یا اول!) راه مییابد. کف حیاط دو پله پایینتر از کف دالان است و به همین خاطر، در کنج شمالغربی حیاط پلههای دالان به حیاط را داریم. آشپزخانه عمومی مجموعه از در واقع در کنج جنوبغربی به حیاط وصل میشود.
علاوه بر این پلهها و ارتباطهای عمودی حیاط به همکف، در سهنقطه از حیاط پلههایی قرار دارد که رابطه حیاط با زیرزمینها را تعریف میکنند. یکی در جداره شمالی، یکی در جداره جنوبی و سومی در کنج جنوب شرقی. عرض و ارتفاع پلههای حیاط به زیرزمینها، بنا به ضرورت و نیازهای روز، اصلاح شدهاند.
- تالار شمالی. دو اتاق تودرتو با مساحت عمومی حدود 90 مترمربع، اصلیترین فضای خانه است. دارای دو پنجره قوسی به عرض یک ذرع و یک پنجره بزرگ با عرض 3 متر در میان آن دو، مشرف به حیاط، چهره اصلی این تالار است. تالار با دری در کنج جنوبشرقی خود به ایوان جداره شرقی و به حیاط وصل میشود. ورودی اول تالار از دالان و در کمرکش جداره غربی است. این تالار راهی هم به دالان زیرزمینی دارد.
در دیوار شمالی این تالار، بقایای تاقچههای با قوس جناغی منقش به گلنقشهای گچی دستساز وجود دارد که احتمالا یادگار قاجاری است. برخی معتقدند این گلنقشها قدیمتر از قاجار است چون در آن دوره طاقچههای با قوس جناغی در داخل خانه مرسوم نبود. این گلنقشهای لبه قوس کاملا دستی و غیرقالبی است و همین امر احتمال قدمت پیش از قاجار آن را تاکید میکند. در تالار دو شومینه با نقش برجسته گچی در جداره شمالی و غربی وجود دارد. شومینهها از مدتها قبل کور شدهاند و در حال حاضر کالبد همکف آنها باقی است. تالار دو پله بالاتر از دالان است و در ورودی از دالان با این دو پله مواجهیم. ورودی به ایوان شرقی بدون پله و همتراز باهم هستند.
- تالار شرقی. در شرق طبقه همکف، تالار جمعو جوری بهصورت دو اتاق تودرتو قرار دارد که اتاق جنوبی مربع و اتاق شمالی مستطیل است. مساحت این تالار، حدود 65 مترمربع است. تاقچهبندیهای این تالار بسیار زیبا و خوشحجم و خوشتناسب هستند. تالار دو پنجره قوسی به عرض یک ذرع و پنجره بزرگ مستطیلی به عرض 240 سانتیمتر در میان آن دو به سمت حیاط دارد. در هر اتاق این تالار تو در تو، در جداره شمالی، جابخاری به شکل شومینه وجود دارد که در حال حاضر فقط شمایل و حجم بیرونیشان حفظ شدهاست. ورودی تالار از کنج جنوب غربی آن است. با دری به عرض یک ذرع و با قوسی هلالی بر بالای آن. تالار به ایوان شرقی باز میشود که حدود 30 مترمربع مساحت دارد.
- ایوان شرقی. فضای نیمهباز مسقف با سه ستون در وجه غربی آن و ارتفاع حدود 390 سانتیمتر. در دو طرف ایوان، دو گوشواره وجود دارد که پاگرد پلههای حیاط است. در نوک پایینی هریک از پلهها ستونی با قواره و اندازه ستونهای ایوان وجود دارد. گوشواره شمالی علاوه بر نقش پاگرد پله حیاط، ورودی به تالار شمالی را هم تامین میکند.
- اتاق جنوبی. در ضلع جنوبی حیاط، اتاقی است با مساحت عمومی حدود 25 مترمربع، با دری مستقیم به حیاط و دو پنجره راستگوشه با عرض 75 سانتیمتر به حیاط. در داخل این اتاق بقایایی از وضعیت اول بنای تقسیمنشده اولیه وجود دارد. نصفی از تاق جناغی در دیوار غربی و شالوده معبر بین این بنا و بنای همسایه در جنوب آن. این بقایا نشان میدهد این دو خانه قبلا یکی بودهاند و در طول زمان تقسیم و دوپاره شدهاند. ظاهرا، این اتاق (تالار بزرگ اولیه) فضای فاخری در حد شاهنشین داشته. در داخل دیوار، در کنج شمالشرقی اتاق، بقایای نقش نیمستون گچی بر دیوار وجود داشت که نشان میدهد دیوار موجود دیوار اصلی نیست و تالار قدیم، احتمالا، ایوان یا پیشخوان فاخری داشتهاست. در دیوار غربی این اتاق، آثار تاقچهبندیهای دورههای مختلف وجود دارد.
- مطبخ. در همکف حیاط، بدون اختلاف ارتفاع با آن، مطبخ در کنج جنوبغربی قرار دارد. تنها فضای همسطح با حیاط. به مساحت تقریبی 30 مترمربع. این فضا در دورههای مختلف تعمیر و مرمت شده و در موقع تحویل بنا، سقف نیمهریخته با تیرهای فلزی و تاق ضربی داشت. بر دیوار جنوبی و شرقی آشپزخانه تاق جناغی وجود دارد که احتمالا نقش سازهای داشتهاست.
- پلکان خاننشین کوچک. قرار است اتاقی با سرویس و آشپزخانه بسیار جمعوجور بر بالای آشپزخانه که مشرف به مجموعه عمارت است، مجددا بازسازی و محل استراحت مدیر مجموعه شود. پلکانی که با عرض محدود (70 سانتیمتر) دسترسی به این خاننشین را میسر میسازد در کنج حیاط و در سمت غرب آشپزخانه است. طبیعی است عرض پله با استانداردهای امروز نمیخواند ولی از آنجا که تقید به حفظ هندسه مجموعه عمارت از ارکان طراحی و احیای عمارت است، این پلکان، هرچند نسبت به وضعیت قدیم خود تعریض شده، ولی این تعریض در حداقل ممکن است تا تناسبات هندسی عمارت به هم نخورد.
- حمام و خزینه شمالی. در وضعیت فعلی، قدیمترین بخش عمارت سامانه حمام و خزینهای است که در ضلع شمالی قرار دارد. دارای دو حوضچه آب گرم و آب سرد است که هریک حدود 4 مترمربع مساحت مفید دارند. عمق خزینه حدود 135 سانتیمتر با بدنه ساروج و لبههای غربی و میانی سنگی است. سامانه حمام از دو بخش اصلی تشکیل شدهاست: بخش ورودی و رختکن و آمادگی، بخش حمام و خزینه. بخش دوم از دو خزینه و یک فضای مسطح در کنار آنها است. ستونی سنگی درست در مرکز این بخش وجود دارد که خزینهها در سمت شرق آن و فضای استحمام در سمت غرب آن قرار دارند. دیوارهای خزینه و فضای استحمام، به احتمال قریب به یقین، کاملا منقش به آهکبریهای قاجاری بوده و در حال حاضر بخشهای مصونمانده و قابل اکتشاف آن رونمایی شدهاست. این نقوش در سالهای گذشته دور با پلاستر سیمان پوشانیده شدهبود و مالک قبلی آنها را به خاطر نمیآورد. دورتا دور بالای خزینهها، در حد فاصل آهکبری و لبه خزینهها، کاشیهای گلدار دستساز وجود داشته که در حال حاضر تکههای باقیمانده آنها در محل قبلی بازسازی و نصب شدهاند. با توجه به نوع آهکبریها، به باور کارشناسان میراث فرهنگی، قدمت این بخش از عمارت، حداقل، به اوایل دوره قاجاری، و احتمالا به دوره زندیه میرسد.
سقف قسمت حمام و خزینه قوسی با فرم تقریبی عرقچین است و سقف بخش ورودی تاق و تویزه. در اثر تغییرات مستمر در طول سالیان گذشته، امکان تدقیق کامل شکل و فرم سقف و جدارهها نیست. از بخش حمام و خزینه، دو پنجره زیرسقفی به سمت حیاط وجود دارد. آن که مشرف به بخش استحمام است بزرگتر از پنجره بالای خزینهها است. تاق پنجرهها کاسهای است. ضخامت جرز دیوارها و کف پنجره حدود 70 سانتیمتر است. به نظر میآید، در گونه اصلی و اولیه، در دیوار بخش استحمام و خزینه، در زیر پاتاقیهای طرفین، کتیبه وجود داشت که امروز فضای تورفته و خالی آنها مشهود است.
گلخن حمام در کنج شمال شرقی خزینه شمالی قرار دارد که دسترسی به آن از پشت سامانه و از طرق تونلی است که در شمال عمارت وجود دارد. کف قسمت استحمام از آجر نظامی 40 در 40 سانتیمتر بوده که در دوره پهلوی، با کفسازی موزاییکی پوشانده شدهبود. در رونمایی از کف اصلی، معلوم شد که در زیر این کف گربهرو تعبیه شده و گرما و دود گلخن حین گرمکردن آب خزینه و در خروج از فضا از طریق دودکش، در این گربهرو میچرخیده و سبب گرمایش زیرکفی حمام میشد. این قسمت از حمام، در جریان مرمت، با پوشش شیشهای شفاف پوشانده میشد تا برای میهمانان قابل رویت باشد. فضای استحمام و خزینهها از بارزترین بخشهای تاریخی این مجموعه است.
- زیرزمین شرقی. با حدود یکصدمترمربع مساحت، زیر تالار شرقی و ایوان شرقی را تشکیل میدهد. تمام سازه و نمای جرزها آجری است که در دوره مالکیت قبلی با کاهگل و پوشش گچ پوشانده شدهبود. آجرهای استفادهشده در این بخش، تمام از ابعاد 20 در 20 هستند مگر آجرهای نیمه در هرهچینی یا تاقزنی. از ویژگیهای فضایی زیرزمین شرقی، وجود ستونهایی است که از طبقه همکف میآیند و فضاها را مدولهای ملموس انسانی تقسیم میکنند.
در زیرزمین شرقی یک فضای الحاقی نیز وجود دارد. فضایی مستطیلی که کنج جنوبشرقی آن به کنج شمالغربی زیرزمین میچسبد. این فضا، در دوره قبل از لولهکشی آب شهری، آبانبار مجموعه بود که کاملا پر و مسدود شده بود. با تخلیه و رونمایی آن و برداشتن دیوار بین دو جرز، این فضا به زیرزمین ملحق شد که به عنوان آبدارخانه قابل استفاده است.
زیرزمین شرقی یک ویژگی خاص هم دارد: تنها بادگیر سالم باقیمانده از دو بادگیر بنا به زیرزمین وصل است و تهویه هوای آن را به عهده دارد. در عملیات احیا، بدنه نمایان بادگیر در پشتبام بهخاطر پوسیدگی تیرهای چوبی کف آن، فروریخت که عینا با استناد به عکسها و اسناد موجود بازسازی میشد. بنا دو بادگیر داشته که یکی از آنها در طول سالیان گذشته کاملا کور شده و امکان بازسازی نداشت.
- زیرزمین جنوبی. یکی از عجیبترین بخشهای ساختمان زیرزمین تی.شکل جنوب ساختمان بود. لبههای تی بصورت شرقی-غربی و به موازات جداره شمالی اتاق جنوبی و پایه آن عمود به دیوار همسایه جنوبی بود. عرض این بالها و پایه بین 90 تا 100 سانتیمتر بود. در رونمایی و تعمیر آنها، پایه کمی عریضتر شد تا به توان فضای بهداشتی در آن تعبیه نمود. در دیوار لبه شرقی تی تاقچه تاقیشکل وجود دارد که در نوع خود پرسشبرانگیز است. به نظر میآید این زیرزمین، در حقیقت مسیرهای عبوری بنا به دو پلاک همسایههای جنوبی و شرقی بودهاست. داغیها و تیغهبندیهای خاص در انتهای بالها و پایه این گمان را تقویت میکند.
- اتاق بالای تاق دالان. در تراز بالای همکف، روی دالان ورودی، اتاقی در آمده که در کف 110 سانتیمتر عرض دارد ولی در ارتفاع 90 سانتیمتری از کف، با اضافهشدن ضخامت آزاد دیوارها به آن، پهنای آن به 160 سانتیمتر میرسد. این فضا به عنوان مکان استراحت و اقامت نگهبانی قابل استفاده است. پنجریای به حیاط دارد و از میانه پلکان پشتبام با پاگردی کمعرض، ورود به آن میسر است.
- اتاقک بالای سردر. به مساحت حدود 5 مترمربع برای استفادههای خدماتی و فنی. فضایی که صرفا بهخاطر اختلاف ارتفاع سردر ورودی و سقف نهایی خرپشته به وجود آمده و قابل استفاده به عنوان فضای خدماتی و فنی است.
- پشت بام. به مساحت عمومی حدود 200 مترمربع که از دو مربع مستطیل متصل به هم در کنج تشکیل شده. قابلیت بهرهبرداری به عنوان فضای آزاد پذیرایی و خدماتی دارد و از برخی زوایا در حکم فضای منظرگاه دارد. منارههای مسجد شاهآبادی از یک سو، کاکل درخت بزرگ خرمالو از سوی دیگر و خانههای اطراف در چشمانداز بام است. بلندیهای البرز هم در منظر شمالی پشت بام است.
گشتی در محله
بر حسب تعریف از محله، تصویرهای متفاوتی میتوان ارائه کرد. در کل، خانه اردیبهشت اودلاجان در اودلاجان میانی قرار دارد که محدوده بین پامنار و شهید مصطفی خمینی (سیروس) را تشکیل میدهد. همین محدوده نیز در بخشهای مختلف خود، تصویرهای متفاوتی ارائه میکند. بارگذاری و جنس فعالیتهای یک سوم جنوبی این محدوده با یک سوم شمالی آن متفاوت است. خانه در یک سوم میانی قرار دارد. از بالا با خط کوچه سنجری و از جنوب با خط کوچه چوپانی بسته میشود و کوچههای خلیلی مفرد، آقا موسی، (پهنه) برازجان، صدیق، شامبیاتی، سجادی در آن قرار میگیرند. این محدوده، خوشبختانه، هنوز هم زنده است و سکونت در آن وجود دارد. البته، بخش زیادی از واحدهای مسکونی در اشغال فعالیتهای کارگاهی وانبارداری است، ولی هنوز نیمه تحرک و نشاطی وجود دارد.
در این محدوده تعدادی از خانوادههای اصیل و قدیمی «پامناری» زندگی میکنند و برخی نیز از بودنشان دفاع میکنند و تعصب محلهای دارند. در حقیقت، میتوان ادعا کرد به جز واحدهایی که در اختیار کارگران شاغل در منطقه قرار دارند، بسیاری از خانههای دیگر در تصرف و مالکیت خانوادههای قدیمی محله است. در کوچه سنجری، در کوچه شامبیاتی و در گذر خلیلی مفرد، هنوز، خانههای قاجاری سالم وجود دارد. خانههایی نیز در کوچه آقاموسی و کوچه صدیق وجود دارند که ترکیب و شکل قدیم خود را حفظ کردهاند.
در این محدوده، تاثیر مداخلههای دوره پهلوی در معماری محله کاملا آشکار و محسوس است. خانههای دو طبقه آجری با اسکلت فلزی در جایجای کوچهها دیده میشود. تعمیرات و تغییرات انجامشده در این دوره نیز کاملا نمایان است. نماسازیهای آجری روی بناهای خشتی و گلی به وفور دیده میشود. کففرش های موزاییکی دوره دوم پهلوی، تقریبا در تمام خانهها، وجه مسلط و غالبی دارند. استفاده افراطی از سیمان در تعمیرات و حتی نماسازیهای داخل حیاطها یادگار آن دوره است.
در این محدوده، هنوز، خانوادههایی زندگی میکنند که تتمه نسل فعال در جنبش ملیشدن نفت هستند و خاطرههایی را به نسل امروز منتقل میکنند. بسیاری از خانوادههای «پامناری» این محدوده، خاطرات خود و تجربهزیسته خود از اتفاقات انقلاب و حواشی آن را در سینه دارند. برخی از آنها در ارگانهای پساانقلاب نقش داشتند و برخی در نهادهای مدنی دهه دوم و سوم پس از انقلاب. این خانوادهها، که بزرگانشان سالهای هفتاد و هشتاد زندگی خود را طی میکنند، بسیاری از ساکنان قبل از اتقلاب محله را به یاد میآورند و سرنوشتشان را پیگیری میکنند. در صحبتهای چهره به چهره، قصه پلاکها را به دقت بیان میکنند و رفتارها و سکنات مردم را بازگو میکنند.
در محدوده کوچک ما، دبستان و دبیرستان دخترانه فعال است. حمام قدیمی محله فعلا تعطیل است و مالک آن منتظر فرصتی برای شکفتن ثروت خفته خویش است. هیئت متوسلین به حضرت علیبن ابیطالب در نبش کوچه آقاموسی عاشقان خود را دارد و کتابخانه آیتالله کاشانی، یادگار سالهای اول پس از انقلاب، در کوچه شامبیاتی، نیز مشتریان خود را میجوید. در کوچه شامبیاتی، روبروی کوچه سجادی، بوستان محلهای کوچکی هست که رونق چندانی ندارد و مکان مطلوبی برای خانوادهها نیست، هنوز. درمانگاه خیریه در اول کوچه سجادی، درمانگاه نسبتا کاملی است و در بسیاری از بخشها به اهالی محل و دیگران خدمات میدهد.
سابق بر این، در عصر پیش از انقلاب، در قلب این محدوده، مدرسه کلیمیها بود در زمینی بالغ بر 3300 مترمربع که پس از انقلاب به مدرسه «ندای اسلام» تغییر نام داد و الان فقط زمینش باقی است و دو دهه پیش تخریب و تسطیح شد. تکیه هفت دختران در ابتدای گذر نوری قرار دارد و گذر و میدانگاه رضاقلیخان نیز هنوز هست و اگر ساماندهی محیطی شود، قطعا، ظرفیت نشانهشدن برای محله را دارد.
بر لبه شرقی این محدوده، در خیابان شهید مصطفی خمینی، انواع کالاها و خدمات یافت میشود، از خواربارفروشی تا چاپخانه، از قنادی قدیمی بهار تا نمایندگیهای محصولات ساختمانی، از بیمارستان سپیر تا کبابسرای ملی. همین تنوع فعالیتها، البته با تمرکز نسبی بر روی لوازم ساختمانی خانگی و تجهیزات آشپزخانهای، سبب شده که این محدوده در تمام روزهای هفته، فارغ از تعطیلی رسمی یا روزهای کاری، همیشه پر تردد باشد. در مسیر خیابان شهید مصطفی خمینی، هرچه به سمت جنوب حرکت کنیم، جنس فعالیتها تغییر میکند و به فعالیتها و خدمات پشتیبان بازار و خانگی سیر میکند. در بخشی از خیابان پانزده خرداد شرقی راسته لوازم قنادی خانگی و حرفهای در کنار فروشندگان لوازم بهداشتی خانگی کاملا چشمگیر است. و . .
در غرب محدوده، خیابار پامنار، راسته تخصصی انواع فعالیتهای مرتبط با استیل و ورقهای پلیمری، مثل پلیکربنات و پلکسی است. چندین مسجد و حسینیه دارد که بسیاریشان یادگار دههها و سدههای پیشین است. طبیعی است تمام بانکها در این خیابان شعبه دارند و به کسبه و صنعتگران خدماترسانی میکنند. بسیاری از کوچههای پامنار، هنوز، نام قدیم خود را حفظ کردهاند: سهراه دونگی، بهاءالدوله، موتمنالاطبا، حاج محمدعلی، و . . پامنار خیابان شلوغ و پر ترددی است و علیرغم تدبیر شهرداری منطقه دوازده در قطع تردد سواره در طول این خیابان به دو بخش، و غیر عبوریشدن آن، هنوز هم تردد سواره بسیار سنگین است. این در شرایطی است که کفسازی سنگی محور با هدف کندسازی حرکت سواره، علیرغم مخالفت کسبه (مشکلکردن حرکت گاریدستیها) نیز حجم تردد سواره را کاهش ندادهاست. وانتبارها مشتریان اصلی این خیابان هستند.
قلب تاریخی تهران، هنوز میتپد!