
آشنایی کلی
در سال ۱۳۹۵، کمکم، جریانی شکل گرفت تحت عنوان «استقرار معماران، هنرمندان و مجموعهداران در بافت تاریخی تهران». قصه پرغصه ولی شیوایی دارد. پشتوانه فکری برنامه بر این اصل استوار بود که «برای احیا و ارتقای منزلت بافت تاریخی تهران، و هر شهر دیگر، یکی از اساسیترین نیازها رجعت ساکنان اصیل آن بافتها به این محلهها است». طبیعی بود انتظار چنین اتفاقی دور از واقعیت است. بر این اساس، بخشی از معماران، هنرمندان و مجموعهداران ایران، در قالب اعضایی از یازده انجمن و سازمان فرهنگی و صنفی، بدون پیوستگی به دولت، دور هم جمع شدند و به عنوان «گروه پیشاهنگ» اعلام کردند حاضرند کار و زندگی خود را به بافتهای تاریخی شهر منتقل کنند. باور بر این است که با آمدن این افراد از گروههای مرجع به بافت تاریخی، انگیزه لازم و اولیه برای تحرک ساکنین و اهالی از یک سو و مدیریت شهری از سوی دیگر، برای توجه به ارزشهای عیان و نهفته بافت تاریخی به وجود میآید.
این گروه پیشاهنگ، برای اینکه برنامه در قالب حرکتی عمومی و جریانی شکل بگیرد، به صورت رسمی و مکرر اعلام نمود اعضای این حرکت حاضرند پلاکها و خانههای خالی و متروک متعلق به دولت و شهرداری در این بافتها را به قیمت کارشناسی مورد توافق آنان، خریداری کرده اقدام به مرمت، احیا یا بازسازی نموده، در آنها مستقر شوند. این حرکت علیرغم استقبال بیش از حد مقامات و مدیران، نهایتا، به سرانجام نرسید. حتی علیرغم این که ۳۹ پلاک بدون مشکل و معارض متعلق به شرکت بازآفرینی شهری در چال میدان مراحل کارشناسی و اعلام قیمت را هم طی و آماده فروش به معماران، هنرمندان و مجموعهداران شد، با تغییر مدیریت ابتر ماند.
«خانه اردیبهشت اودلاجان» جرقهای است از شمعی روشن در این تاریکراه. نه با شرایط دلخواه این عزیزان، بل در قالب قراردادی به روش بی.او.تی با شهرداری منطقه دوازده. شاید در آینده درباره جمع کوچکی از معماران و هنرمندان که این حرکت را آغاز کردند و این خانه را راه انداختند، بشود بیشتر صحبت کرد. پس از تکمیل نهایی پروژه و راهاندازی آن.
به امید آن روز و روزهای خوب دیگر!