سلام- محله را تمیز کنیم!
یکی از ابتداییترین و در عین حال، موثرترین روشها برای قابل زیستتر کردن محله، پاکیزگی است. این امر در سه وجه انجام میگیرد: پاکیزگی فردی، پاکیزگی عمومی و پاکیزگی حکومتی.
معمولا، وقتی صحبت از پاکیزگی محله و شهر میشود، پیش از هر چیز به یاد دولت و شهرداری میافتیم و نق و انتقادمان شروع میشود. البته که شهرداری مسئول اصلی نگهداری کوچه و محله و شهر است. البته که این سازمان عمومی موظف است در قبال دریافت عوارض و مالیات از مردم، شهر را نظیف و پاکیزه نگهدارد. در این امر، تردیدی نیست و نخواهدبود. اما، وظیفه من و شما چیست؟
آیا ما، از همین محله، از همین کوچه و خیابان و جدارهاش استفاده نمیکنیم؟ آیا ما، برخلاف عرف جهانی، بساطمان را در کوچه و جلو مغازه و خانهمان پهن نمیکنیم؟ آیا ما اتومبیلمان را در همین کوچه و محله پارک نمیکنیم؟ آیا ما تابلوهای مغازهها و کارگاههایمان را بر دیوار و پیشانی این کوچه و محله نصب نمیکنیم؟ آیا دیوار شهر مال ما است یا مال همه ما و همه شهر؟
درست است ما مالیت و عوارض و چندین نوع قبض و برگه پرداخت میکنیم تا شهرمان را تمیز نگه دارند و ما اتومبیلمان را در آن پارک کنیم. این حق ما بر شهر است. ما بر شهر حق داریم. از شهر سهم هم داریم. شهر مال ما است. شهرداری و دولت نماینده ما است و در قبال دریافتهایی از ما، در قالبهای مختلف، شهر را برای ما ایمن میکند، فاضلاب را جمعآوری میکند، روشنایی میدهد و دهها خدمت عمومی دیگر. با همه اینها، ما هم وظایفی داریم.
نخستین وظیفه ما در قبال شهر و محله «مشارکت» است. هر شهروند حق دارد و وظیفه دارد در امور اداره و نگهداری محله و شهر خود شرکت کند. آن هم شرکت فعال. اصولا، نفس انتخاب شوراها و امثال آنها همین است. ما که نمیتوانیم تکتک در امور اداره شهر حضور داشتهباشیم. نمایندگان ما این وظیفه را به عهده میگیرند. با این حال، در کنار فعالیتهای عمومی و کلان شهر، ما میتوانیم در ساماندهی مشخص کوچه و محله خود مشارکت فعال و موثر داشتهباشیم. اینجا نیاز به شورا و شورایاری نیست. در حد همکاری اهالی و کسبه یک کوچه یا یک میدانگاه میتوان محله یا کوچه را ساماندهی مجدد کرد و حالوهوایی مطلوب به آن داد. به عنوان مثال، آیا نمیتوان فاضلاب جاری در کوچه را نهان کرد؟ چرا در محلههای تاریخی ما، که باید الگوی نظافت و پاکیزگی باشد، وسط کوچهها جوی روباز عبور فاضلاب باشد؟ مگر اهالی این محله و کوچهها چه گناهی کردهاند که هر روز در کنار فاضلاب زندگی بگذرانند؟ آیا در همین حد کم و حداقلی هم امکان پاکیزگی نیست؟ نمیشود جویها سرپوشیده و کوچه را سنگفرش کرد؟ نمیشود دستی به سر و روی کوچه کشید و جان مردم را جلا و صفا بخشید؟