شماره ۲۰ چهارشنبه، ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ خورشیدی

سلام-محله را ما می‌سازیم!

بیش از چهارصد سال پیش، سلطان صفوی، «قریه طهران» را دید و پسندید. قریه‌ای خوش آب‌وهوا و مناسب برای اتراق و زندگی. او، احتمالا، قصد نداشت تهران را پایتخت خود یا سلسله‌اش کند. ولی گردش روزگار این قریه کوچک را به افتخار پایتختی کشور کهنسال و متمدن ایران رساند. وقتی نخستین پادشاه قاجار، کمی از جنگ و خونریزی فارغ شد و رقبا را کنار زد، در این تهرانِ کوچک تاج شاهی بر سر گذاشت و تهران شد پایتخت ایران. او و شاهان جانشینش، هریک به فراخور حال و امکانات، چیزی در این شهر ساختند. عموما کاخ و باغ سلطنتی و البته مسجد و حسینیه. آن‌ها کاخ‌ها و عمارت‌ های خود را پشت دیوارهای بلند ساختند و قدرت خود را در زندگی اجتماعی و اقتصادی شهر استحکام بخشیدند.

با پایتخت‌شدن تهران، مردم از جای‌جای ایران رو به این شهر نهادند و کم‌کم محله‌ها و منطقه‌های شهری شکل گرفت: اودلاجان، چال میدان، بازار، ارگ، دولت و . . .؛ مردم عادی در کنار بزرگان مملکت که در حرص و ولع ساختن باغ‌ها و عمارت‌های حاکم‌نشین و اشرافی بودند، به مرور، محله‌ها و کوچه‌های مسکونی شهر را شکل دادند. سندی در دست نیست که چگونگی شکل‌یافتن محله‌ها را به دقت بیان کرده‌باشد، اما یک امر مسلم وجود دارد و آن این‌که شکل‌گیری محله‌ها ربطی به فرمان یا اراده این یا آن پادشاه نداشته، مگر ارگ و محله دولت، شاید! اگر اودلاجان یا چال میدان را با فرمان فلان شاه ساخته‌بودند حتما سایه بوق و کرنای آن تمام کتاب‌های تاریخ را سیاه می‌کرد. محله‌ها و کوچه‌ها را مردم ساختند. با کدام ایده و نقشه؟ بر ما، فعلا، معلوم نیست. ولی، چه حاصلی از این بحث داریم؟

امروز نیز محله و کوچه را ما می‌سازیم. مائیم که در محله زندگی می‌کنیم. روزها و سال‌های عمر ما در محله می‌گذرد. ما هستیم که باید به فکر خودمان باشیم و گذران زندگی را در محله برای خود و خانواده‌مان دلنشین کنیم. فرقی ندارد ساکن محله هستیم یا کاسب محله. کاسب محله هم تمام ساعات روزش را در همین محله‌و کوچه می‌گذراند و همین دیوار و کف و جداره را می‌بیند. او هم باید به محیط زندگی‌اش درست مثل اهالی و ساکنین محله، حساسیت به خرج دهد و راضی نباشد چشمانی را که خداوند برای دیدن زیبایی آفریده، به دیدن ریخت‌وپاش محله وادارد. او نیز حق دارد مشامش بو های خوش بشنود و گوش‌هایش آزار نبینند. او، البته، در برابر این انتظارات، وظایفی نیز دارد: باید به زیبایی و سامان محله و کوچه حساس باشد و در ارتقای کیفی آن مشارکت کند. می‌شود آیا؟

باور داریم که این مشارکت شدنی است. اهالی و کاسب‌های محله می‌توانند به شراکت و همکاری داوطلبانه خود، محله را زیباتر کنند و روزگارشان را به خوشی و آرامش در آن سیر کنند. لازم نیست همیشه منتظر کمک یا اقدام دیگران بود، عمر ماست که می‌گذرد!

برای مشاهده فایل کامل نشریه با فرمت PDF اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *